محمد صادقمحمد صادق، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

سردار کوچک

من وعاشورا

1393/8/15 19:10
نویسنده : مامانی
756 بازدید
اشتراک گذاری

امسال عاشورا حال و هوای خاصی برایم داشت

در میان عزاداران اصفهانی بودم

اتفاقی افتادم و گوشه لبم کمی پاره شد

دقیقا روز عاشورا

همین اتفاق کوچک مرا با ناله های کودکان حسین همراه کرد

عمه هایم زن عموها مادر و پدرم برایم ناراحت بودند و دور و برم می گشتند

و چقدر سخت است عمه باشی و سختی کشیدن کودکان یتیم یرادرت را نظاره گر ...

من تنها یک نفر بودم با حراجتی کوچک اما زینب یک نفر بود و یک کودک زمین خورده،نالان و دلتنگ عمو و پدر،یکی دیگر با کبودی گونه و تن

دیگری با لباسی سوخته و ...

و جز زیبایی ندید

ان شاء الله  از سربازان مولا باشم و  منتقم خون دل زینب

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سردار کوچک می باشد