محمد صادقمحمد صادق، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

سردار کوچک

اولین جملات

1393/11/12 14:18
نویسنده : مامانی
886 بازدید
اشتراک گذاری

رفته بودم چند روز به خاطر آلودگی هوا همدان

و پدر نیامده بود از پشت گوشی به پدر می گفتد

بابا بیا

و با دستانش بیا بیا را نشان می داد

 

مدرسه قرآن بودم، سماور بزرگی در حال جوشیدن بود. پسر نشانم داد و گفت جیزه؟ گفتم بله جیزه.

گذشت محمد مهدی صفری آمد داخل آشپزحانه

بهش گفت پَ جیزه

 

در حال حاضر این کلمات در دایره واژگانی اش هستند:

مامان، بابا، بیا، جیز، جیش، پَ

 

هر چیزی که قابل دست گرفتن باشد حکم گوشی تلفن را برایش دارد: مثل ماشین حساب و ...

گوشی را بر می دارد و سرش را کمی کج می کند در اتاق راه می رود و صحبت می کند. گاهی که کسی پشت گوشی هست خوب به صدایش توجه می کند. اما کمتر حرف می زند صرفا همان پَ را می گوید و از پشت گوشی برای خداحافظی دست تکان می دهد و بای بای می کند و اگر دلتنگ طرف باشد گوشی را با بوسه اش خیس آب می کند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهدی
16 بهمن 93 15:01
سلام عمو جون خوبی شیطون بلا چقدر دوزلی هستی الله سنی ساخلاسین
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سردار کوچک می باشد