محمد صادقمحمد صادق، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

سردار کوچک

سردارک4: سکسکه کردن

قبلا شنیده بودم که اگر متوجه حرکات یکنواخت، پشت سرهم و ریتمیک جنین شدید،‌ جنین داره سکسکه می کنه! سردارک هم داشت سکسکه می کرد! اولش خیلی بامزه و خنده دار بود، حرکاتش مثل یه نبض اما محکم تر در محدوده مشخص بود کلی خندم گرفته بود و قربون صدقش رفتم
23 بهمن 1391

سردارک3: رفتن به سینما

سلام،به لطف خاله مائده، ما رفتیم یکی از فیلمهای جشنواره فیلم فجر(خاکستر و برف) رو با هم دیدیم.. من یه کم دیر رسیدم و خاله مائده رفته بود توی سینما وقتی رسیدم پیامک زدم من اومدم و عمو سرمد اومد پایین بلیط ما رو داد به گیشه اما من که از راه رسیده بودم و هنوز حالم جا نیومده بود مجبور شدم توی رو دربایستی و اینا یه نفس یه عالمه پله رو برم بالا ضربان قلب در حد تیم ملی بالا رفته بود و دمای بدن ... بگذریم از اینکه وقتی وارد سینما شدیم همه جا تاریک بود و من هیچ حا رو نمی دیدم و با ترس و لرز قدم بر می داشتم خلاصه گذشت و ما یه کم آروم شدیم واکنش های سردارک خیلی جالب بود... از وقتی نشستیم شروع شد معمولا توی این ساعت بیدار نمی شد و خواب ب...
21 بهمن 1391

سردارک1: سر آغازی برای بودن

سلام سلام صدتا سلام ما با دیدن وبلاگ دوستان آینده خود جو گیر شدیم و مادرمان را مجبور ساختیم که یادداشتهای خود را بر روی اینترنت منتشر کند. بالاخره دیگران باید بدانند ما نیز دوستدارانی داریم... زین پس این وبلاگ متعلق به بنده ای از بندگان خداست که امید می رود از سرداران امامش باشد... مخلصیم ...
20 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سردار کوچک می باشد