سردارک 64: محمدصادق در دو سال و سه ماهگی

قدرت فهمش خیلی رشد کرده

قدرت فیلم بازی کردنش هم! تمام خواسته هاش رو با پانتومیم نشون می ده

اما هنوز به صحبت نیفتاده

فقط کلمه می گه اونم در حد:

مامان، بابا، مامانی، بابایی، شیرَ، به به، دَ دَ، بیب بیب(ماشین)، قوق قوق(تخم مرغ)،اولو(هلو)، علی(پاشو)، پیش پیشی(پیچ گوشتی)، آبَ، الِ ش(الهی شکر)، فا فا (فاطمه، مایع دستشویی)، جیز، جیش، پی پی، دُتُر(دکتر)، بوق، تای(چای)، من، منه(مال منه)، پو(گربه)، جوجو(جنبده ها)، توتو(پرنده ها)، عم (عمو)، آقا، پاک(پارک)

صداهایی که می تونه دربیاره

توف توف(صدای شلیک تفنگ)، مَو مَو(صدای گربه)،تق تق(تفنگ)، قان قان(حرکت موتور)، این این(حرکت ماشین)، چی چی(صدای قطار)، دس(دست)، پا، دوش(گوش)

کارهایی که می کنه:

• امروز هر کار کردم که بگه بستنی بعد بهش بدم بخوره، نمی گفت به جاش هی بوس می داد که زیر سبیلی رد کنه!
• هر روز صبح با صدا زدن بابا بابا دَدَ از خواب بیدار میشه
• وقتی توی فاطمی از جلوی قبور شهدای گمنام رد می شیم وایمیسته و سلام می ده و برای عکس آقا بوس پرت می کنه. بهم نگاه می کنه و می گه آقا!
• وقتی از جلوی روحانیون و یا در نگهبانی رد می شه دستش رو می ذاره روی سینه اش و کمی خم می شه و سلام میده
• بچه ها رو که می بینه تمام اجزای صورتشون رو نشون می ده و یا خودش اسمشون رو میگه یا ما باید بگیم. 
• خودش با اصرار جوراب ها و شلوارش رو می پوشه
• کفشهاش رو خودش درمیاره
• بدون واکس زدن کفشهاش از جلوی در خونه بیرون نمی ره!
• با شلوارک بیرون نمی ره
• با لباس راحتی هم نه! معمولا پیراهن هایی که باباش دوست داره رو می گه برام بپوش
• کتابهاش رو ورق می زنه و عکس هاش رو نشون میده
• به صداهای بیرون خونه خیلی توجه می کنه: رعد و برق، ماشین آلات بنایی که الان نزدیک خونه اند
• حیوانات براش جالبند
• ماجرای بریدن دستش رو برای هر آدم جدید که می بینه با اشاره و پانتومیم اجرا می کنه
• یه روز تنها با خاله اش رفت بیرون و شب هم خونشون خوابید