سردار کوچک

پسر رو در صبح شش ماهگی با بابا جونش بردیم واکسن زدیم. عصر هم دیدیم حالش خوبه یعنی خیلی بی تابی و ... نمی کنه رفتیم پایش رشد آفتاب. این نکاتی است که اونجا بهمون یاد دادند. این دفعه ویزیت شده بود 23 هزار تومن، منم خوشحال فکر می کردم که هنوز 15 هزار تومن است. فکر کنم چون جاشون عوض شده و اومدن جای بزرگتر و قشنگ تر توی مرزداران گران گرده اند! نمی دانم 1. بازی قائم باشک با اسباب بازی های محبوب: یعنی یه سری دستمال اندازه جانماز یعنی 30 در 30 سانتی متر حدودا باشه و زیرش یک اسباب بازی را قایم کنیم و هی از زیر دستمال بیرون بیاوریم و دوباره ببریم زیر دستمال. 2. خواندن کتاب مقوایی یا کتاب های سخت: بجه را در بغل یا روی پای خود بنشانید و برایش کتاب ...

روانشناس دفعه قبل بهم گفته بودند که دیدن تلویزیون تا سه سالگی ممنوع استو بعد از آن محدود. اما خانواده و فامیل هی بهم ایراد می گرفتند که تو زیادی حساس هستی. من بچه را نمی گذاشتم جلو تلویزیون بروم اما وقتی کس دیگری تلویزیون می دید و نگاه بچه به تلویزیون می افتاد هم جلویش را نمی گرفتم. اما ایشان گفتند همین قدر هم ممنوع است. دلایلی که بچه نباید تلویزیون ببیند را موارد زیر برشمردند: 1. تلویزیون روی سیستم عصبی و خواب تاثیر می گذارد: کوتاه و بریده خوابیدن، کابوس های شبانه، تعویق خواب، 2. بر سیستم وابستگی کودک تاثیر می گذارد: وابستگی به مادر را طولانی می کند. چون به آدمی که در تلویزیون است وابسته می شود و انگار یک ربات دارد بچه ما را بزرگ می ک...

هفته اول: حریره بادام: 1 ق مربا خوری پودر بادام+ 2 ق مربا خوری آرد برنج+ 60 سی سی آب ده دقیقه بجوشانید و صافه کنید بدون شکر و نبات هفته دوم: آب سیب سفید و بعد از یک هفته آب هویج مخلوط شود. هفته سوم: سوپ: هویج، برنج و ماهیچه بدون نمک با کره بعد از یک هفته سبزیجات را یکی یکی اضافه نمایید: گشنیز، جعفری،شوید، کرفس، کدو، سیب زمینی 10 روز آب سوپ. 10 روز لعاب سوپ. بعد له شده داده شود ** غذای میکس شده ممنوع است. هفته چهارم و پنجم: زرده تخم مرغ آب پز+ کره از یک چهارم شروع و به تدریج اضافه شود سرلاک برنج ** تا یک سالگی عسل، اسفناج، سفیده تخم مرغ، توت فرنگی و کیوی ممنوع است. ...

من دو سه روز دیگر شش ماهم تمام می شود ! این مدت را با رنگ و بوی محرم سپری کردم و نذر یاری صاحب الزمان شدم من به جمعی پا گذاشته بودم که بر آن علی اصغر حسین علمداری می کرد با خودم فکر کردم که ما شش ماهه ها هم می توانیم سرداری کنیم اگر به بهانه های مختلف ما را از رشدمان باز ندارند! باید ما را هم پدر ان و مادرانمان به میدان جنگ بیاورند و از اینکه ما همراهشان هستیم سختشان نشود باید ما نیز چهاد را با گوشت و خونمان حس کنیم و  مادرانمان نباید حس کنند که نیاز ما به غذا و شیر و  رشد چسمی تنها نیازی است که ما داریم ما نیاز مندی که سربازی را یادبگیریم بودن در میدان را بیاموزیم که روزی اگر لازم بود  حتی تشنگی مان س...

هفته اول ماه هفتم شروع غذاي كمكي با فرني آرد برنج است كه روز اول از يك قاشق مرباخوري يك بار در روز (ظهر) شروع شده و كم كم به مقدار و دفعات آن اضافه مي‌شود به طوري كه روز دوم به دو قاشق مرباخوري (يك قاشق ظهر و يك قاشق عصر), روز سوم به سه قاشق مرباخوري (ظهر و عصر و شب هر بار يك قاشق), روز چهارم به 4 قاشق مرباخوري (صبح, ظهر, عصر و شب هر بار يك قاشق) روز پنجم به 8 قاشق مرباخوري(صبح, ظهر, عصر و شب هر بار 2 قاشق) و روز ششم و هفتم به 12 قاشق مرباخوري(صبح, ظهر, عصر و شب هر بار 3 قاشق) مي‌رسد . هفته دوم ماه هفتم در اين هفته مي‌توان حريره بادام را به رژيم غذايي كودك اضافه نمود. شروع آن نيز مانند فرني از يك قاشق مرباخوري يك با...

فرني براي تهيه فرني از 2 روش زير مي توان استفاده كرد: روش اول: آرد برنج (يك قاشق مرباخوري سرصاف) شكر (نصف قاشق مرباخوري سرصاف) شير (ترجيحا شير مادر) (5 قاشق مربا خوري) آرد برنج بايد اول با كمي آب و شكر (به ميزان فوق) كاملا پخته شود سپس 5 قاشق مرباخوري شير اضافه گردد. قوام فرني بايد كمي بيشتر از شير مادر باشد. اگر از شيري به جز شير مادر استفاده مي شود حتماً بايد قبلا جوشانده شود. روش دوم: آرد (برنج يك قاشق مرباخوري سرصاف) شكر (نصف قاشق مرباخوري سرصاف) شير پاستوريزه (120 سي سي، معادل نصف ليوان معمولي) در اين روش اول 120 سي سي شير پاستوريزه را به مدت 10 دقيقه مي جوشانند، سپس آب جوشيده خنك شده را به آن اضافه مي ...

من مدتی است علاقه پیدا کرده ام که هر چی دستم میاد بذارم توی دهنم. بعضی وقت ها لقمه بزرگتر از دهنم هم برمی دارم. مامانم فکر کرد شاید لثه هام می خارن به هم خاطر بهم هویج و پیازچه که می گن خوبه دا. همه از اینکه تونستم ب این لثه های کوجیکم گل قشنگی با پیازچه درست کنم تعجب کرده بودند.   ...

من یه مدت نبودم! آخه این مدت درگیر خرید جهیزیه برای خاله خانوم، اسباب کشی برای مامان، چیدن خونه مامانی و عروسی و ... بودم خیلی سرم شلوع بود... کلی لاغر کردم به جای مامان و خاله م! این مدت یاد گرفتم کلی صدا تولید کنم، اولش تفریحی جیع می زدم و ذوق می کردم که بلدم چنین صدایی رو هم تولید کنم اما حالا برای اینکه دستم به اسباب بازی م نمی رسه جیع می زنم وقتی مامان رو کار دارم جیغ می زنم وقتی از خواب بیدار می شم جیغ می زنم وقتی گشنه هستم جیع می زنم البته هر کدام از جیغ هام سبک خاص خودشون رو داره و تن صداش فرق می کنه! مامانم عاشق وقتهایی است که زبونم رو در میارم برای همین کلی تلاش کرده و صحنه های زیر رو شکار کرده. این عکس ها هم تقدی...

ما چند روزی تهران نبودیم و پسر رو برده بودیم همدان هواخوری. اونجا در باغ هوای بسیار خنکی و تمیزی رو تجربه می کردیم. و از ترس اینکه پسر سرما نخوره این طوری شبها می خوابوندیمش! جالب اینه که تو خونه محمدصادق حتی نمیذاره یک ملحفه ساده روش باشه اونجا اصلا با این لحاف سنگین مشکلی نداشت! ...