محمد صادقمحمد صادق، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

سردار کوچک

نکاتی درباره نحوه برخورد با کودک هنگام ورود نوزاد جدید

1394/6/14 7:15
نویسنده : مامانی
1,130 بازدید
اشتراک گذاری

حتما زیاد شنیدید که می گن بچه ها حسودی می کنند و ...

اما به نظرم بچه ها به بچه دیگر حسودی نمی کنند این ما هستیم که باید بدانیم چطور به طور همزمان تا حد ممکن به کودکمان و نوزار از راه رسیده توجه کنیم. توانایی ما در تقسیم توجهمان و خرج کردن آن تاثیر زیادی در رابطه کودک و نوزاد دارد. 

الان محمد صادق و فاطمه رابطه نسبتا خوبی باهم دارند. هرچند روزهای اول تولد روزهای سختی بود و ما تقریبا باید هر کاری که برای نوزاد می کردیم برای محمدصادق هم تکرار می شد اماتمام تلاش ما این بود که محمدصادق شرایط فعلی خود را به شرایط نوزاد ترجیح دهد و از اینکه بزرگتر است خوشحال باشد

شاید نکته کلیدی که سالها پیش سر کلاس از دکتر افروز یاد گرفته باشم را بتوان مهمترین کمک در این زمینه دانست. اینکه کودکمان مادر را میخواهد و همراهی با او را. این همراهی موجب کسب توجه از محیط است. سعی کنیم اوقاتی که همیشه با کودکمان داشتیم را با آمدن نوزاد جدید جذف نکنیم. مثلا اگر همیشه خودمان به او غذا می دادیم به یکباره آن را قطع نکنیم و با شنیدن اولین گریه های نوزاد از سر سفره عذا با او بلند نشویم که به نیاز نوزاد پاسخ دهیم.

دز این میان بایدتوجه داشت که نیاز کودک به نیاز نوزاد اولویت دارد. چزا که اگر حسادت فزرند بزرکتر به کوچکتر شکل بگیرد مخرب و حالت بالعکس تا حدی سازنده است.

مثال: نوزاد خواب است  و ما با کودکمان مشغول نقاشی کشیدن هستیم. نوزاد بیدار می شود و گریه می کند. معمولا مادرها از سر نقاشی بلند شده و نوزاد را در آغوش می کشند. و اگز شما جای کودک باشید چه می کنید؟ شما هم گریه و داد و فریاد راه می اندازید که در آعوش مادرتان جای گیرید.

اما درست آن است که مدتی گریه نوزاد را نشنیده بگیریم تا کودکمان نسبت به آن واکنش نشان دهد. اگر کودک توجهی به نوزاد و صدای او نشان نداد ما همانطور که به نقاشی کشیدن ادامه می دهیم از او می پرسیم

- این صدای چیه میاد؟ برو به فاطمه سر بزن ببین حالش خوبه؟ ما همچنان داریم نقاشی می کشیم

- کودک با سرزدن به بچه می گوید دارد گریه می کند.

- برو ببین گرسنه است یا جیش کرده؟ [حتی ممکنه که بچه واقعا نتونه این ها رو بفهمه یا چک کنه اما شما از بپرسید چون شما معمولا برای برطرف کردن این نیازها به نوزاد رسیدگی می کنید]

- نمی دونم شاید جیش کرده

- بریم با هم پوشکش رو عوض کنیم، که دیگه گریه نکنه؟

- باشه

- برو پوشک و حوله اش رو بیار تا من نی نی رو می برم بشورم[از نقاشی کشیدن دست بر می داریم]

- در تمام مراحل پوشک عوض کردن به جای اینکه هی بهش بگیم برو کنار از توی دست و پای من. بذار کارم رو بکنم ازش کمک می گیریم واجاره می دیم با ما همراه باشه. حتی اگر دختر خانم باشه بچه مون، می تونیم از عروسک های مشابه نوزاد کمک بگیریم و اون همزمان به عروسکش رسیدگی کنه.

برای بچه های بزرگتر نشان دادن فیلمهایی که از نوزادی خودشان داریم و نشان میده که به اونها هم همین رسیدگی ها شده خیلی موثره. از دوران بارداری این فیلم ها را دم دست بگذاریدو بهشون نشون بدید.

چند تا مثال از نحوه برخورد ما با محمدصادق هنگام ورود فاطمه خانم:

- خواهرم ناهار را با محمدصادق می خورد و سعی می کرد ارتباط لمسی و کلامی مشابه همیشه باهاش داشته باشه

- شوهر خواهر محترم هم بیشتر از اونکه فاطمه رو بغل کنه با محمد صادق بازی می کرد، با هم خرید می رفتند، مسجد، پارک و توی خانه هم فوتبال بازی می کردند

- اوایل مامانم مجبور بود بیشتر فاطمه رو بغل کنه و محمدصادق خیلی به این رفتار حساس شده بود و کلا از دست مامانم چیزی رو قبول نمی کرد. نه غذایی از دستش می خورد و نه اجازه می داد اگر من دستم بند بود دستشویی ببردش. اما مامانم همچنان سعی می کردن بین کارها ارتباط لمسی و عاطفی باهاش بگیرند و این رفتار دو سه هفته بعد از تولد فاطمه برطرف شد.

- تعداد دفعات شیر خوردن محمدصادق زیاد تر از قبل شده بود و من تا حدی که می تونستم به این نیازش پاسخ می دادم.

- تقریبا هر بار که فاطمه دستشویی می رفت محمدصادق هم می گفت دستشویی دارم و خیلی وقتها با هم یا پشت سر هم دستشویی می بردمشون و از این کار عصبانی نمی شدم.

- خیلی وقتها بعد از بادگلو گرفتن از فاطمه باید محمدصادق رو هم بغل می کردم که بادگلو بزنه!

- تا جایی که امکان داشت اجازه می دادم به فاطمه دست بزنه نوازشش کنه و بغل بگیردش

جمع بندی:

1. برای همراهی کودک با خودتان در نکهداری از نوزاد برنامه ریزی کنید و از خرابکاری های او ناراخت نشوید.

2. سعی کنید به جای انیکه دایم بگویید دارد حسودی می کند از الفاظ خوب استفاده کنید، فاطمه و محمد صادبق با هم دوست هستند، بعدا با هم خیلی خوب بازی می کنند.

3. از اینکه محبوز به بذل محبتهای بیشتر به کودک شوید ناراحت نشوید. این امر موقتی است و وقتی کودک مطمین شود شما همچنان به او توجه می کنید از این کارها دست بر می دارد. وگرنه داد و فریاد و گریه ها و بی قراری هایشان تا مدتها ادامه پیدا می کند و در سنهای بالاتر  تبدیل به حسادت و لجبازی می شود.

 

پسندها (2)

نظرات (2)

شریعتمداری
14 شهریور 94 9:32
سلام نسترن جان خیلی عاقلانه مادرانه و عالی بود ماشاالله ان شالله برای بچه های بعدی ات و ذریه طیبه ات...
مامانی
پاسخ
ممنون فاطمه جونم، محبت می کنی به ما سر می زنی
سرمد
15 شهریور 94 8:45
سلام، ممن.ن از مطلب مفیدتون. استفاده کردم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سردار کوچک می باشد