سردارک9: مراسم نامگذاری
بالاخره سردارک نام دار می شود...
بعد از کلی وقت تصمیم گرفتم اسم هایی که به نظرمون می رسد رو بذاریم لای قرآن و هر چی اومد، سردارک رو همین صدا کنیم
ما هم اسمهایی که دوست داشتیم رو گذاشتیم لای قرآن: محمد حسین، محمد طه، روح الامین و محمد صادق
پدر سردارک اول یه کاغذ رو بیرون کشید و نگاه کرد و گفت قبول نیست
هر چی گفتم چی بود قبول نکرد
و زود یه کاغذ دیگه بیرون آورد: روح الامین
منم گفتم باید همونی که اول در آوردی رو بذاری. گفت اصلا خودت انتخاب کن. منم یه بار دیگه کاغذها رو چیدم توی قرآن و یه دونه رو بیرون کشیدم: محمد طه
لحظه انتخاب برگه همسرجان حواسش توی تلویزیون بود و قبول نکرد
خلاصه برای آخرین بار اسم ها رو دو باره چیدیم و گفتیم این دفعه هر چی شد همون
و محمد صادق انتخاب شد
و اونوقت فهمیدم که دفعه اول هم که همسر بهم نگفت چه اسمی بود، محمد صادق در اومده بود
وقتی که اسم سردارک انتخاب شد و بهش گفتیم لحظه خیلی جالبی بود. جزو معدود مواردی بود که سردارک داشت واقعا خوشحالی می کرد.
احساس کردم که اسم چقدر می تونه مهم باشه
تا یه ساعت سردارک خوشحالی می کرد و فرداش هم هر وقت صدا می کردم واکنش نشون می داد.